ید العرفاء و المتکلمین علامه نحریر مولانا قاضی امیرحسین بن معین الدین حسینی میبدی رحمه الله علیه از اعلام و اکابردانشمندان قرن دهم ه . ق.
شرح حال معظم له را در هفت باب به شرح ذیل متذکر میشویم:
باب اول - ولادت و وفات قاضی میرحسین میبدی
خورشید کمال قاضی امیرحسین در میبد از بلاد یزد طلوع نموده و از تاریخ دقیق آن اطلاع کاملی در دست نیست و در سال 780 ه. ق. بنا بر قولی و 904/909/911 و ... غروب نموده است.
باب دوم - پدر و اعقاب قاضی میرحسین میبدی
پدرش معین الدین میبدی از اقطاب صوفیه بوده و در فیروزآباد میبد خانقاهی بسیار باشکوه برپا داشته است. از اعقاب آن جناب اطلاع چندانی در دست نیست تنها علامه نحریر شیخ آغا بزرگ تهرانی به یک نفر اشاره نموده و مینویسد: ... شیخ ابوجعفر المیبدی الیزدی من ذریه القاضی میرحسین المیبدی شارح "هدایه الحکمه" ... و بر این مبنا در سیادت قاضی میرحسین میبدی خدشه نموده است. بر فرض صحت مسئله جای این احتمال هست که شیخ ابوجعفر میبدی از نوادگان دختری صاحب ترجمه باشد.
باب سوم - مذهب قاضی میرحسین میبدی
صاحب روضات مینویسد: ... و کان من اعاظم متأخری فضلاء العامه و متکلمیهم البارعین و صوفیتهم المتشرعین ... الخ و او رااز اعلام اهل سنت معرفی میکند و بعضی از مورخین شهادت این دانشمند بزرگ اسلامی را به امر شاه اسماعیل صفوی به همین اتهام دانسته اند.
در مقابل نظریه فوق بسیاری از صاحب نظران تشیع همچون شهید قاضی نور الله مرعشی - امیر محمد حسین خاتون آبادی - سید محسن امین -آغاز بزرگ تهرانی و ... . او را در ردیف اعلام تشیع ضبط نموده اند.
اگر ما بر این باور باشیم که قاضی میرحسین میبدی به امر شاه اسماعیل صفوی به شهادت رسیده است این امر به خاطر تصوف فناتیکی او بوده که بر مبنای حریت و ترک تکلف استوار است.
مستشرق انگلیسی ادوار براون مینویسد: ... سفرای سلطان با یزید دوم - در همین ایام سفیری از سوی سلطان با یزید دوم عثمانی(1481 - 1512 م) (886 - 918 ه . ق.) به اتفاق همراهانش به ایران آمد تا "هدایا و تحفه های شایسته" تقدیم شاه اسماعیل کند وبرای فتح عراق و فارس به او تبریک بگوید. شاه به آنها خلعتهای ثمین عطا کرد و مراتب دوستی خود را نسبت به آنها ابراز داشتولی آنها مجبور کرد شاهد چند اعدام باشند از جمله این اعدامها، امکان دارد ، اعدام حکیم و قاضی ای به نام میرحسین میبدی بوده باشد که بزرگترین گناهش این بود که "صوفی فناتیکی" بشمار می آمد .
باب چهارم - حیات علمی قاضی میرحسین میبدی
آنجناب از علمای بنام روزگار خویش کسب علم نموده و در علوم حکمت عملی و نظری ید طولایی داشته است. ادبیات و شعر را به خوبی میدانسته و در شعر به منطقی تخلص مینموده . آثارش در نوع خود بویژه سبک نگارش از جمله آثار برجسته ادبیات فارسی محسوب میشود و حاشیه اش بر هدایه الاثیریه با وجود حواشی برجسته ای همچون حاشیه حکیم متأله ملاصدرای شیرازی قدس سره در ردیف بهترین هاست و از شهرت بسزایی برخوردار است.
باب پنجم - اساتید قاضی میرحسین میبدی
از اساتید قاضی میرحسین میبدی تنها به نام علامه جلال الدین دوانی اصحاب رجال اکتفاء نموده اند و از دیگران اطلاع کاملی دردست نیست. جلال الدین محمد بن اسعد کازرونی دوانی صدیقی از مشاهیر علما و حکمای قرن دهم هجری متوفای 902 یا 907 یا 918 یا928 ه . ق. و از نام آوران ایران زمین بود و در مکتب فیاضش نام آورانی را تربیت نموده است که در ردیف طراز اول آنان نام قاضی میرحسین میبدی می درخشد.
باب ششم - اقامت قاضی میرحسین میبدی در شهر ترمذ.
بنا بر قرائن گویا مدتی قاضی میرحسین میبدی در شهر ترمذ در سمت شرقی رودخانه جیحون میزیسته است. علامه نحریر سیدمحسن امین جبل عاملی در معرفی او آنجناب را منسوب به ترمذ دانسته و مینویسد:" القاضی الامیرحسین بن معین الدین المیبذیالترمذی (المیبذی) نسبه الی میبذ بمیم مفتوحه و مثناه تحتیه ساکنه و موحده مضمومه و ذال معجمه فی انساب السمعانی بلده بنواحی اصبهان من کور اصطخر قریبه من یزد جرد (و ترمذ) کز برج مدینه علی نهر جیحون ."
از آنجا که شهادت قاضی میرحسین میبدی مورد بحث علمای رجال میباشد و بعض از ارباب رجال او را متوفای در هرات نوشته اند احتمال میرود که در آخر عمر آنجناب در هرات میزیسته است.
خیرالدین زرکلی در وصف موزونش آورده است: "... حسین بن معین الدین المیبدی ... اصله من "میبذ" قرب مدینه یزد، و مولده بیزد، و وفاته فی هراه". بنابراین اصل انتساب به ترمذ شاید بر این مبنا باشد.
باب هفتم - تألیفات قاضی میرحسین میبدی
تألیفات قاضی میرحسین میبدی عبارتند از:
1 -شرح دیوان منسوب به امیر المؤمنین 2 -شرح شمسیه در منطق 3 -شرح طوالع در کلام 4 -شرح الهدایه الاثیریه در حکمت 5 -شرح کافیه ابن حاجب در نحو 6 -شرح کلام امام حسن عسکری که به سال 908 تألیف کرده است 7 -حاشیه تحریر اقلیدس خواجه نصیر 8 -رساله فی تحقیق سالبه المحمول 9 -شرح آداب البحث 10 -دیوان معمیات 11 -منشات که مجموعه ای از رسایل او می باشد. 12 -جام گیتی نما.
حسن ختام - اشعاری از قاضی میرحسین میبدی:
بس که تابد مهر حیدر هر دم از سیمای من
آسمان را سرفرازی باشد از بالای من
چون سخن گویم زمعراجش که آن دوش نبی است
پای دردامن کشدفکرفلک پیمای من
بهر وصافی او سر تا قدم گشتم زبان
تا نگردد غیر مدحش خارج از اجزای من
خاک راهش دردوچشم من به جای سرمه است
نیک دیدم ،آفرین بردیده بینای من
ای صبا در گردنت خاکم ببر سوی نجف
بعد مردن چون فرو ریزد ز هم اعضای من

الناس من جهه التمثال اکفاءابوهم آدم و الام حواء
و انما امهات الناس اوعیه مستودعات و للاحسان آباء
قاضی پس از شرح و ترجمه ابیات بالا آنرا به شعری فارسی برمی گرداند و میگوید:
انسان که بصورت همه چون یکدیگرند
باید که به عین مهر در هم نگرند
نام پدر و مادر صوری نبرند
کین قوم ز یک مادر و از یک پدرند

ای گشته ز روی عقل و دانش فاضل
زنهار مکن مصاحبت با جاهل
هر کس که ترا قرین جاهل بیند
گویا که نبوده است این کس فاضل

تا چند اسیر نفس شیطان باشی
افتاد به دام فسق و عصیان باشی
ترسم که چو پرده از میان بردارند
خوار و خجل و زارو پشیمان باشی

آن دل که بدیدنش ز غم خون شد ورفت
وز دیده خون گرفته بیرون شد ورفت
روزی به هوای عشق سیری می کرد
لیلی صفتی بدید و مجنون شد ورفت

از بهر فساد و جنگ جمعی مردم
کردند بکوی گمرهی خود را گم
در مدرسه هر علم که آموخته‌ اند
فی القبر یضرهم و لاینفعهم