ابوالفضل میبدی، مردی از خاندان اهل علم میبد، در اواخر قرن پنجم به دنیا آمده،

رشید الدین ابوالفضل میبدی
کشف الاسرار و عدة الابرار:
 مقّدمه کتاب: « کتاب فرید عصر و فرید دهر شیخ الاسلام، ابو اسماعیل عبد الله بن محمد بن عمی انصاری را در تفسیر قرآن و کشف معانی آن خواندم  که در لفظ و معنی و تحقیق و زیبایی به حدّ اعجاز رسیده بود ولی چون در نهایت ایجاز و کوتاهی بود مقصود آموزندگان و رهروان از آن برآورده نمی شد . بنا بر آن به شرح و تفصیل آن پرداختم »
شروع کشف الاسرار: « بسم الله الرحمن الرحیم ـــ خیر کلمات الشکر ما افتتح به القرآن من الحمد فالحمد لله رب العالمین والصلوة و السلام علی رسوله محمد و آله اجمعین اما بعد فانی طالعت کتاب شیخ الاسلام فرید عصره و وحید دهره ابی اسمعیل عبد الله بن محمد بن علی الانصاری قدس الله روحه فی تفسیر القرآن و کشف معانیه و رایته قد بلغ به الاعجاز لفظاً و معنی و تحقیقا و ترصیعاً غیر انه او جز غایةالاعجاز و سلک فیه سبیل الاختصار، فلا یکاد یحصل غرض المتعلم المستر شد، او یشفی غلیل صدر المتأهل المستبصر فاردت ان انشر فیه جناح الکلام و ارسل فی بسطه عنان اللسان، جمعاً بین حقائق التفسیر و لطائف التذکیر  و تسهیلا للامر علی من اشتغل بهذا الفن . فصممت العزم علی تحقیق مانویت، و شرعت بعون الله فی تحریر ما هممت، فی اوائل سنه عشرین و خمس مائه و ترجمت الکتاب   بکشف الاسرار وعدةالابرار . ارجو ان یکون اسما یوافق مسماه و لفظاً یطابق معناه والله ولی التوفیق لاتمامه و تحقیق غرضنا فیه وهو حسبی و نعم الوکیل .
...همانگونه که گفته شد، میبدی بر اساس تفسیر الهروی خواجه عبدالله انصاری کتاب کشف الاسرار وعدةالابراررا در ده مجلد به رشته تحریر در آورده است . اساس کار میبدی در این است که هر آیه ای را سه بار مطرح می کند .در نوبةالاوّلی معنی تحت اللفظ آیه ( و در عین حال سلیس و روان آن ) می آید که در این قسمت لغات و ترکیبات بسیار جالب فارسی در مقابل کلمات عربی آمده است و شایسته تحقیق و تدقین بسیار است . دفعه دوّم یعنی در نوبت الثانیه  شأن نزول آیه و ناسخ و منسوخ بودن آن و تفسیر آن از نظر شرعی و اقوال مفسّران آمده است که در حقیقت بخش اعظم کتاب صرف این قسمت شده است  . و هم در این قسمت است که احادیث نبوی و اقوال صحابه و بزرگان دین می آید و کتاب را از معارف اسلامی سر شار می کند . البتّه احادیث مجعول وسخنان بی هویت نیز در میان بسیار کم است امّا غلبه با احادیث صحیح و سخنان با مأخذ است . این قسمت هم از نظر زبان فارسی کم اهمیّت نیست . دفعه سوم یعنی در النوبةالثالثه چند آیه که در النوبة الاوّلی آمده است از نظر عرفانی مورد بحث قرار گرفته است و در این قسمت به اشعار عربی و فارسی فراوانی بر می خوریم که تفسیر را از حالت یکنواختی بیرون می آورد و هنر نویسندگی و ذوق میبدی و تأثیر آواز خواجه عبدالله را نشان می دهد و این قسمت را باید شاهکار در تفسیر و نویسندگی و ذوقیات دانست . امّا چنانکه اشاره شد همه آیات قرآنی در این قسمت مطرح نشده است و اگر در فهرست آیات می بینید که در مورد هر آیه ای اغلب به دو شماره صفحه اشاره شده است از این جهت است که آن آیه در النوبة الثالثه مطرح نشده است .(و گاهی هم در النوبةالثالثه مطرح نمی شود و این به ندرت اتّفاق می افتد )  
شروع این تفسیر: شرط ما در این کتاب آن است که مجلسها سازیم در آیات قرآن برولا، و در هر مجلس سه نوبت سخن گوییم :
اوّل : پارسی ظاهر، بروجهی که هم اشارت به معنی دارد و هم در عبارت غایت ایجاز بود .دیگر نوبت : تفسیرگوئیم و وجوه معانی و قراآت مشهوره، و سبب نزول، و بیان احکام و آثار اخبار و آثار، و نوادر که تعلق به آیات دارد، و وجوه و نظایر و ما یجری مجراه . سه دیگر نوبت : رموز عارفان و اشارات صوفیان، و لطائف مذکّران . اکنون به توفیق الهی و تیسیر ربّانی در آن خوض کنیم . . .
سرآغاز « نخستین بار که راقم سطور به وجود این تألیف شریف و تفسیر لطیف آگاه شد در سال 1325 شمسی بود در آن موقع که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برای زمره ای از دانشجویان دانشپژوه خلاصه ای از تاریخ علم تفسیر قرآن بیان می نمود به مجموعه ای مراجعه نمود که پروفسور استوری راجع به آثار ادبی زبان فارسی نگاشته است .... و این کتاب را به غلط به سعد الین تفتازانی نسبت داده است . و به وجود کاملی از آن را در کتابخانه ینی جامع استانبول تصریح می نماید .... دو نسخه از همان تقسیر متعلق به آقای خلیل الله خان خلیلی در کابل بود ... و نیز در کتابخانه آستان قدس رضوی نیز به دو نسخه از این کتاب برخورد نمودم ....با کمال تأسف اصل تفسیر خواجه انصاری در دست نیست .... از مطالعه و تصفح در این نسخ معلوم شد که کتاب مذکور خزانه ایست آگنده به لئالی و جواهر، مشتمل بر تفسیر قرآن شریف به سبک مفسرین عامّه .... کتابی است بی نظیر و بدیل و گنجی است بی شبیه و مثیل که در بحث از کلمات رب جلیل برای عباد ذلیل به پارسی گرد کرده و به روزگاران، به یادگار گذاشته است  .... پس به عنایات وزارت معارف دولت جمهوری ترکیه در استانبول از نسخه موجود در ترکیه عکسبرداری شد  ... و به یاری رحیم الله خان سفیر افغانستان در تهران از نسخه ای در میر گازر گاه هرات نیز عکسبرداری شد ...  و شورای دانشگاه تهران در تاریخ آذر 1329 طبع کشف الاسرار و عدة الابرار را تصویب نمود ... کتاب قطع نظر از جنبه دینی از لحاظ ادبی و همچنین در مباحث عرفانی و تصوّف یکی از نوادر زبان فارسی است که مانند گنجی ثمین هزاران فایده علمی و ادبی و لغوی و تاریخی را به پارسی زبانان تقدیم می دارد و صد ها لغات و اصطلاحات رائج در قرن پنجم و ششم هجری که دوره اوج ادبیات فارسی بوده است، در این گنجینه وجود دارد و طالبان ادب و لغت و صرف و نحو از آن بهره مند توانند شد .... امید که خدمت این بنده ناتوان در حضرت صاحب قرآن تشریف قبول یابد ... تهران بهمن 1331 علی اصغر حکمت »
ت: « استاد فقید علی اصغر حکمت وزیر معارف و ریاست اداره تفتیش کل معارف ایران بود »
ت: «   استحراج سال و تاریخ، که میبدی در نگارش تفسیرکشف الاسرار به کار برده است .
ج 1 ص195 : « . . . .  و اینک امّت محمد پانصد و اند سال گذشت و . . . بنگر پس از پانصد سال . . .»
ج3ص139:«. . . لاجرم پانصد سال گذشت تا این قرآن در زمین میان خلق است با چندان خصمان دین که در هر عصری بودند . »
ج3ص139:« لاجرم بنگر پس از پانصدو اند سال رکن دولت شرع محمدی که چون عامر است »
ج5ص636:« ششصدو اند سال گذشت تا هزاران دشمنان ازین زندیقان و خصمان دین کوشیدند تا در قرآن طعنی زنند و نقصی آرند نتوانستند همه رفتند و قرآن بی عیب و نقصان بماند . »
ج 5 ص219: « اصلی عظیم است این خبر در علوم حقایق و تمکین ارباب معارف و ماشرح آن در کتاب اربعین مستوفی گفته ایم کسی که این بیان خواهد از آنجا طلب کند .»
ج 9 ص14: « پس از پانصد و اند سال تباشیر صبح روز دولت شریعت او تابنده . . . »
 کشف الظنون  عن اسامی الکتب و فنون:
ص1487 : « کشف الاسرارـــ للامام رشید الدین ابی الفضل احمد ابن ابی سعید المیبدی ذکره الواعظ فی تحفةالصلوة »
ص1487 : « کشف الاسرار وعدة الابرار تفسیر فارسی للشیخ العلامه سعد الدین مسعود بن عمر التفتازانی »
 تحفةالصلوة:
« این قدیمیترین کتابی است که از کشف الاسرار نام میبرد ـــ در پایان: این کتاب تحفة الصلوة به خط شریف حضرت تقوی و ورع  امیر زینا الدین علی ابن امیر قوام الدین مسعود العقیلی المیبدی بود »
مجلّه آریانا، خلیل الله  خلیل:
ص10: « یک نسخه تفسیر فارسی ـــ سواد نامه ایست که در باره یک نسخه تفسیر خطی پارسی که در یکی از کتبخانه های شخصی در کابل است به جواب استفسار استاد دانشمند معاصر آقای علی اصغر حکمت به طهران فرستاده شد .
 در تراجم و فهرستهای که در دسترس مطالعه ما بود ه چهار جا ازین تفسیر نامبرده شده :
1ـــ در کشف الظنون حاجی خلیفه
2ـــ در اکسیر فی اصول التفسیر سید صدیق حسن خان
3ـــ در فهرست کتبخانه دانشکده معقول و منقول در طهران
4ـــ در فهرست کتبخانه رضویه مشهد »
مجله دانش، سال اوّل، شماره 2، اردیبهشت 1328:
ص66 :« تفسیر فارسی خواجه عبدالله انصاری به قلم دکتر محمد معین . . .  در فهرست های کتب خطی که در دسترس بود ذکری از تفسیر فارسی خواجه نیافتم ولی بخشی از این تفسیر که در عهد ناصرالدین شاه قاجار استنساخ شده است اکنون در کتابخانه ملّی ایران در تهران موجود است . . .
 تفسیر مزبور اوّلاً برای تکمیل اطّلاعات ما برسبک نگارش خواجه انصاری بسیار گرانبهاست و ثانیاً در زمره چند تفسیر که به فارسی فصیح پیش از دوره مغول تحریر شده معدود است .
 مشخصات تفسیر ــ رسم الخط این نسخه به رسم قدیم است و کاتب پ را ب و چ را ج و ک را گ و که را کی نوشته است دال و ذال را مراعات کرده است و ن نفی را از فعل جدا کرده است مانند : بنه گردانیذ نسخه مزبور شماره صفحه ندارد . از جمله خصایص سبک این کتاب تکرار را علامت مفعول صریح است . . . »
توضیح : این مقاله پیش از شناخته شدن رشیدالدین ابوالفضل میبدی به چاپ رسیده است
مجله دانش، سال اوّل، شماره 4، تیرسال1328:
 نام نویسنده( مقاله ) محمد محیط طباطبائی
ص194 : « .... چنین به نظر نگارنده رسید که مؤلف کشف الاسرار و عدةالابرارمعهود همانا همین امام رشید الدین میبدی مذکور در کشف الظنون است و ضمناً این شبهه نیز در نظر آمد که نسخه کشف الاسرار وعدةالابرار منسوب به تفتازانی نبایستی تألیف او باشد....
ص199 : ... و بدین ترتیب قصّه کتاب خواجه عبدالله انصاری و یا کشف الاسرار و عدةالابرار تفتازانی که مدّت چند سال بود در دست تحقیق و بحث بود به میمنت و خوشی پایان گرفت و بر نگارنده مسلّم شد که این نسخه های پراکنده در کابل و مشهد و تهران و اسلامبول همه اجزای متفرّق از یک کتابی است که تقریباً چهل سال پس از وفات خواجه انصاری و دویست سال پیش از تولّد تفتازانی به توسط یک عالم عارف مفسّر میبدی که به احتمال قوی در هرات به سر می برده است تألیف شده و با وجود اهمیّت ادبی و عرفانی که از پیش داشته و مورد توجّه مفسرین معروفی در هرات و اسلامبول قرار گرفته متأسّفانه در پیش مفسّرین شیعه ایران گمنام مانده است ... »
زبان اهل اشارت :
ص پنج : « تفسیر عظیم کشف الاسرار و عدّةالابرار تألیف ابوالفضل رشیدالدین میبدی از جمله نفاسیر ارزشمند قرآن کریم به زبان فارسی است که تا کنون چنانکه باید ارزش والای آن شناخته نگردیده است . . . »
فرهنگ ایران زمین،  جلد 11،  سال 1348، عبد المحمد آیتی: 
ص293 : « لغات کشف الاسرار »
 یادنامه ابوالفضل رشید الدین میبدی،  جلد1:
مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت میبدی
فهرست کشف الاسرار و عدة الابرار:
ص9 : « تفسیر( خواجه عبدالله انصاری) اکنون در دست نیست ولی چهل سال پس از وفات خواجه عبدالله در دست میبدی بوده و او آن را شالوده کار خود در نوشتن کشف الاسرار قرار داده و در بسیاری جایها از خواجه به القاب پیر طریقت، عالم طریقت و جمال اهل حقیقت شیخ الاسلام انصاری . . . یاد و سخنانش را نقل کرده است . در نوبة الثالثه تفسیر که جنبه عرفانی دارد همه جا آهنگ سخن خواجه به گوش می رسد که می توان گفت یا عین کلام اوست یا با تصرفهایی نقل گفتار او و یا ملهم از افاضات و شیوه بیان او .»
ص9: « ابوالفضل میبدی ـــ ابوالفضل احمد بن ابی سعد بن احمد بن مهریزد المیبدی ــ رجوع کنید به مقدمه کشف الاسرار جلد هفتم صفحه ب ــ که غالباً اورا رشید الدین ابوالفضل یا ابوالفضل رشید الدین میبدی می نامند مؤلف کتاب کشف الاسرار است و از او اطلاع چندانی در دست نیست . ــ رجوع کنید به مجله یغما سال 1340 شماره 7 ص312 و سال 1346 شماره 4 ص190 ــ آقای ایرج افشار سنگ قبری در میبد  دیده ا ند که برادراین ابوالفضل را چنین معرفی کرده است ــ موفق الدین ابی سعد بن احمد بن مهریزد که درصفر سال 570 قمری در گذشته است ابوالفضل میبدی در آغاز کشف الاسرار ( جلد اوّل صفحه 195 و جلد سوم صفحه 139 و جلد نهم صفحه 14 ) تصریح می کند که در سال پانصد و بیست هجری قمری شروع به نوشتن کشف الاسرار کرده است . جز در صفحه 636 از جلد پنجم که اگر غلط چاپی نباشد، چنین آمده است ششصد و اند سال گذشت تا هزاران دشمنان ازین زندیقان و خصمان دین کوشیدند تا در قرآن طعنی زنند و نقصی آرند نتوانستند بنا بر این می توان نتیجه گرفت که میبدی یکی از علماء و مفسرین صوفیان قرن ششم است  . . . میبدی از نظر اعتقادی در فروغ یکی از پیروان شافعی است و از این جهت از نظر فکری متمایل به خاندان علی بن ابی طالب علیه السلام است ( زیرا شافعی خود دوستدار علی و خاندانش بوده است و مات الشافی و لیس یدری ــ علّی ربّه ام ربّه اللهومی 999بینیم که در جایی می گوید فما من مؤمن الا و هو یحب علیا ( جلد 6 ص84 ) امّا در اصول پیرو اهل حدیث و از تأویل بیزار است ( ر.ک ج 5 ص307 و جلد6 ص111 )
میبدی با وجود آنکه صوفی وارسته و عارف خوشدلی است امّا در مسائل مذهبی سختگیر و متعصب است و از عقاید خود سخت دفاع می کند و به استدلال علیه دیگر فرق اسلامی می پردازد . . . . . میبدی علاوه بر این تفسیر کتابی به نام اربعین دارد شامل چهل حدیث با شرح و بسط تمام ( ر.ک ج 5کشف الاسرار    ص219 ) »
 لطایفی از قرآن کریم :
   ص30 : « آشنایی با رشید الدین و تفسیر او: از جمله کتابهای دیرینه پارسی که یک دوره کامل ترجمه و تفسیر و تأویل آیات قرآن مجید را در بر دارد تفسیر کبیر کشف الاسرار و عدةالابرار است، ریخته خامه ابی الفضل احمد بن ابی سعد بن احمد بن مهریزد المیبدی از این مفسُر و نویسنده چیره دست چون بسیاری از دانشمندان شرح حالی روشنگر از زندگیش برجای نمانده است . آنچه با احتمال می دانیم این است که پدرش جمال الاسلام ابی سعید بن احمد بن مهریزد  متوفی به سال 480 باشد . که بنا به روایات منقول در تواریخ یزد ار صلحاء و عُبّاد و مزارش تا عهد صفویه بر قرار و مورد اعتنا و توجّه خاص و عام بوده و برادرش موفّق الدین ابی جعفر بن ابی سعد بن احمد بن مهریزد که در سال 570 در گذشته است از القابی که قبل از نام وی آمده مانند امام رشیدالدین و الشیخ الامام فخرالدین، معین السنه بر می آید که او از دانشمندان بزرگ مذهبی و مورد تکریم بوده است و از نسبتش به میبد  معلوم می شود که او با پدرس از زادگاه خود، نواحی مرکزی ایران کوچ کرده و به خراسان یعنی مشرق کشورهای اسلامی آن روزگار که مجمع علماء وعرفا بوده رفته و آنجا توطّن گزیده است و اینکه نسّخ خطی تقسیرش در کابل و بر مزار خواجه عبدالله بوده نیز قرینه ای بر این حدس است .
دوران حیات ـــ ابوالفضل میبدی در آغاز کشف الاسرار تصریح می کند که اوایل سال 520 قمری شروع به تحریر آن کرده است . مندرجات متن تفسیر نیز مؤید همین تاریخ است چنانکه    می نویسد لاجرم پانصد سال گذشت تا این قرآن در زمین میان خلق است و نیز اشاره می کند که تا روزگار او پانصد و اند سال از وفات مصطفی ( ص) می گذرد و دین او هر روز تازه تر شده بنا بر این حدود تقریبی زندگی او می توان تخمین زد . به خصوص دوران اخیر آن زمان را که زمان فایده رسانی و پدید آوردن آثار علمی بوده، یعنی سال 520 که تاریخ شروع این خدمت دینی است
 امّا احتمال اینکه میبدی از معاصران و تلامذه خواجه عبد الله انصاری باشد بعید به نظر می رسد . زیرا او به گونه شخصی در گذشته نام می برد . و به دعاهایی چون، قدس الله روحه و رحمةالله از مقتدای خود یاد می کند، و اشاره ای هم به درک حضورش نمی نماید . بنابراین صرف تشابه انشا و تقارب لهجه دو کتاب کشف الاسرار و طبقات صوفیه انصاری که مورد استشهاد آقای عبد الحیّ حبیبی است دلیل کافی بر این نظر نمی تواند باشد زیرا این تشابه معمولاً در منقولات از مشایخ که مقید به ضبط و نقل آن بوده اند می باشد نه در دیگر موارد .»
ص35 : « کتاب اربعین از آثار میبدی ـــ . . . مفسر ما که خود اهل حدیث و شاید حافظ حدیث بوده نیز . . . کتابی به نام اربعین تألیف کرده که فقط در یک مورد از تفسیرش نام می برد و آن پس از نقل روایتی است که چنین می نویسد : اصلی عظیم است این خبر در علوم حقائق و تمکین ارباب معارف،  و ما شرح آن در کتاب مستوفی گفته ایم کسی که این بیان خواهد از آنجا طلب کند .
ص36: «اثر دیگری نیز به میبدی نسبت داده اند که ظاهراً ترجمه کتاب الفصول و سرآغازش چنین است : کتاب الفصول صنّفة الشیخ الامام الاستاد ابوالقاسم یوسف بن الحسین بن یوسف الهروی  استخرجه الشیخ الامام الحافظ رشیدالدین ابوالفضل المیبدی »
گنجینه سخن:
ص119: « ابوالفضل رشید الدین بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی از مؤلفان نیمه اوّل قرن ششم هجری است . کتاب او به نام کشف الاسرار و عدةالابرار تفسیر بزرگ مشروحی است از قرآن که تألیف آن در اوایل سال 520 ق(1126م) آغاز شد و چنانکه مؤلّف خود در آغاز کتاب خویش گقته در حقیقت شرحی است بر تفسیر ی که استاد او خواجه عبدالله انصاری ترتیب داده بود و به همین سبب در بسیاری از موارد کتاب خود نام آن استاد را با عناوینی از قبیل پیر طریقت و عالم طریقت و شیخ الاسلام انصاری و امثال آنها آورده است . کلام میبدی در تفسیر او روان و منسجم و در بسیاری از موارد به شیوه سخنان استاد او موزون و مقفّی یا مسجّع است و به همین سبب هنگام بحث در سبک  موزون آن سخن رفته است.
میبدی در تفسیرهر یک از آیات آنرا یک بار به فارسی روانی معنی می کند و آن را النوبة الاوّلی می نامد و در نوبت ثانی به تفسیر همان آیه بنا بر روش عامه مفسران و در نوبت ثالث باز به تفسیر آن آیه به شیوه صوفیان می پردازد و در این مورد است که زیبایی نثر میبدی آشکار می شود . کتاب کشف الاسرار به همّت آقای علی اضغر حکمت از سال 1331 ش به بعد در ده مجلد در دانشگاه تهران به طبع رسیده است .»
تاریخ ادبیات در ایران از میانه قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم، جلد2:
ص257 : « در اوائل قرن ششم یعنی به سال 520 ه ق یکی از صوفیان به نام رشید الدین ابوالفضل ابن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود المیبدی تفسیری عظیم ترتیب داد به نام کشف الاسرارو عدةالابرار  که کاملترین و مهمترین تفسیر فارسی و از تفاسیر صوفیه است. »
بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی و فرق اسلامی:
 ص 287 :«صاحب تفسیر کشفالاسرار و عدةالابرار که خود شافعی بوده است خود گوید : ....»
لطائف التفسیر:
این کتاب تفسیر قرآن می باشد . 999
نام آوران فرهنگ ایران:
ص627 : ابوالفضل رشید الدین میبدی
تاریخ ادبیات ایران از سنایی تا سعدی، ص284: «کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی  که در 520 به وسیله میبدی که بسیار مفصل است در سال 1337 تا شمسی 1339 به بوسیله دانشگاه تهران منتشر شده است .»
تاریخ ترجمه قرآن در جهان:
 ص99: « در مورد کشف الاسرار»
رباعی نامه:
«چند شعر از رشید الدین میبدی »
فرهنگ ادبیات فارسی دری:
 ص409و410 : «کشف الاسرارو عدةالابراراز مهمترین تفسیرهای پارسی قرآن مجید تألیف رشید الدین المیبدی این تفسیر در سال520 انجام گرفته است .....»
گزیده کشف الاسرار
  ص14 :« کشف الاسرار وعدةالابرار، علی رغم ارزش دینی و بهای ادبی آن بسیار دیر شناخته شده . مدّتها در نتیجه یک اشتباه حاجی خلیفه در کشف الظنون به سعد الدین تفتازانی نسبت داده شده . بعدها   محققانی، از جمله روانشاد دکتر محمد معین آن را به نام تفسیر فارسی خواجه عبد الله انصاری شناخته و شناساندنداین نظر هر چند نادرست این نجیب زاده را یک گام به سوی تبار خویش نزدیک گردانید . علّت این انتساب، ظاهرًا آن بوده که جای جای این کتاب  از پیر هرات نام می رود . امّا وقتی تکّه های از هم افتاده این پیکر گرانقدر را استاد فقید علی اصغر حکمت به دست آورد و کنار هم گذارد معلوم شد که کتاب ار آن دیگری بوده و در واقع چنانکه گذشت تنها کثرت نقل قول از خواجه عبد الله انصاری سبب این اشتباه شده است و از سر کم دقّتی کلّ این کتاب به وی نسبت داده شده و گر نه یک نگاه گذرا به همان صفحه اوّل کتاب غبار هر گونه تردیدی را کنار می زند . . .  به این ترتیب مؤلف گر چه مؤلف نامی از خود نمی برد، امّا جای تردیدی هم نمی گذارد که مؤلف کتاب خواجه عبد الله انصاری نیست . البته این نیز دانسته می شود که مؤلف از چشمه زلال دانش و معرفت پیر هرات سیراب شده و به نوشته استاد محیط طباطبائی، در هرات زندگی می کرده است و دور نیست که فیض محضر و درس تفسیر و عرفان وی را یافته باشد . مؤلف در مقدمه صریحاً پس از ذکر سبب تألیف، سال نوشتن کتاب خود را 520 قید می کند . یعنی 39 سال پس از فوت خواجه عبدالله انصاری و می نویسد که خواجه عبدالله کتابی در تفسیر قرآن داشته که بسیار مجمل بوده و مؤلف برای اینکه فایده این اثر عام گردد اقدام به شرح و تفصیل آن کرده . کتابی که اینک در دست ماست همان است .
اطّلاع ما از احوال مؤلف بسیار ناچیز و اندک است و این اندک نیز مرهون تحقیق و مقاله ممتّع علامه طباطبائی است در مجلّه دانش پیش از آنکه نام و نسب کامل مؤلف از یکی از مجلدات کتاب در آید یکی از نسخه های خطی نسخه ملکی میر صاحب متولی مزار خواجه عبدالله انصاری در گازر گاه هرات،  نام وی رشید الدین ابوالفضل بن ابی سعید بن احمد بن محمد ــ دنباله در نسخه محو شده  ــ به دست آمده بود . . .
اینکه نام کامل او با کنیه ولقب بدین صورت یر ما معلوم شده : شیخ الامام الاجل السّید الزاهد العارف رشید الدین فخرالاسلام معین السنة تاج الائمه عزالشریعه رکن الطایفة کهف الطریقة شرف الهدی ابوالفضل احمد بن ابی سعد بن محمّد بن مهریزد میبدی .
آثار دیگر مؤلف ـــ علاوه بر کتاب ارجمند کشف الاسرار که از آن سخن خواهیم راند ـــ تا این تاریخ دو اثر نیز از این مؤلف شناخته شده . یکی کتاب اربعین است که از این کتاب خود میبدی در کشف الاسرار ( ج5 ص219 ) خبر می دهد ــــ . . . و ما شرح آن را در کتاب اربعین مستوفی گفته ایم کسی که این بیان خواهد از آنجا طلب کند .
و دوّم کتاب الفصول است . این کتاب راکه از آثار فصّالی است استاد محمد تقی دانش پژوه با عنوان ـــ فصول رشید الدین ابوالفضل میبدی در فرهنگ ایران زمین دوره 16 ضمن صفحات 44ــ89 به چاپ رسانده  است .